بصیرت آفرینی در سخن و سیرۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها)

شناسه نوشته : 20641

1395/12/02

تعداد بازدید : 1140

بصیرت آفرینی در سخن و سیرۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گرچه حيات ريحانه نبوي بعد از غروب غم بار خورشيد فروزان رسالت بسيار كوتاه و اندك بود؛ اما روشنگري و بصيرت آفريني حضرت صديقه طاهره علیها السلام در تحليل وقايع و اتفاقات جريان فتنه، صحيفه ديگري از كتاب بصيرت فاطمي را رقم زد.

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید «وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَاِنَّ اللهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ »؛ (1)«و كساني كه در راه ما كوشيده اند، به يقين راههاي خود را بر آنان مي نماييم و در حقيقت، خدا با نيكوكاران است»

بر پايه رهنمودهاي انبيا و اوصياي الهي، شكوفايي بصيرت، به مجاهدت علمي و عملي نياز دارد؛ چرا که عناوينی مثل: تفكّر، تعقّل، تعلّم، اعتبار و... به نقش انديشه و تلاشهاي علمي در تقويت بصيرت اشاره دارند و عناوينی مانند: پرهيزگاري، ياد خدا، اخلاص، زهد و... به بيان نقش تلاشهاي عملي. و تمام اين عوامل در آيه شريفه فوق جمع شده اند.

مشي سياسي حضرت زهرا علیها السلام و مرام مقابله با فتنه و فتنه گران، منطبق بر اين آيه كريمه، و توأم با بصيرت و بينش است؛ چرا كه او شاگرد مكتب قرآن بوده، در محضر پدرش به درس نشسته و در خانه اميرالمؤمنين علي علیه السلام و در سايه همگامي با ايشان تقويت شده است. او برتر از هزاران مرد قدرتمند، بيرق باورهاي تابناك آسماني و عَلَم پيكار با سران فتنه و ظلم را بر دوش گذاشت تا هدايت نبوي و سعادت علوي را پاس بدارد و به گوش آيندگان برساند.
كوثر آفرينش با حضور فعّال خود در خط مقدم مبارزه، خوب مي دانست كه اگر اقدامی نکند و فريادی نزند، فتنه گران، چشمان بصيرت بين مؤمنان حقيقي آن روز را نيز كور خواهد كرد.
در چنين شرايطي و پس از انحراف حاكميت از مسير اصلي خود در سقيفه و انتقال حاكميت به غير معصوم، حضرت زهرا علیها السلام وارد صحنه بصيرت آفريني جامعه شد و امروز نتيجه آن انحراف، در سطح جهاني قابل مشاهده است؛ زيرا اگر يك ميليارد مسلمان يك دست و يك صدا بودند، مي توانستند تمامي معادلات جهاني را بر هم بزنند.

حضور حضرت، حجّتي بر تمامي خواص است تا بدانند، باید در مقابل انحرافات، واكنش لازم را بروز دهند و تن به سازش و تسامح ندهند. حضرت فاطمه علیها السلام با جسارت و شجاعتي مثال زدني، جرياني را كه مي رفت تا غدير را قرباني آرزوها و هوسهاي خود سازد و خود را جانشين پيامبر صلی الله علیه وآله قلمداد كند، رسوا ساخت تا براي هميشه تاريخ، دستان پشت پرده اين جريان نمایان شود.
در اين نوشتار قصد داريم تا با كلمات بصيرت آفرين حضرت علیها السلام بيش تر آشنا شويم و راههاي مقابله با فتنه گران را در آيينه سخن و سيره ايشان بنگريم؛ اما بايد دانست آتش فتنه در جامعه روشن نمي گردد؛ مگر آنكه قبلاً زمينه هاي آن فراهم شده باشد. نا آگاهي مردم، غفلت از دشمن، جاذبه هاي مادي، سطحي نگري، دور شدن از خط ولايت و... از جمله اين زمينه ها است و تمام آنها را مي شود در كلام اميرالمؤمنين علیه السلام خلاصه كرد كه می فرماید: «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ؛ (2)بدرستیکه فتنه ها از پیروی آراء شخصی و نوآوری در احکام الهی که با کتاب خدا وفق ندارد، آغاز گیرد و گروهي [با دو انحراف ياد شده] بر گروه ديگر سلطه يابند، كه بر خلاف دين خدا است»

در كلام امام علیه السلام، سه عامل مهم به عنوان زمينه فتنه ها معرفي شده است:

1-خواهش هاي نفساني (حبّ مقام، ثروت اندوزي، قدرت طلبي و...) كه سونامي بزرگي است و هر آنچه را در مسيرش بيابد، در هم مي كوبد و نابود مي سازد.
2
-نوآوري هاي غلط، كه مورد پذيرش قرآن نيست و اين مارهاي خوش خط و خال، جز مسموميتِ انديشه ها ثمره اي ندارند.
3
-سرايت فتنه، به بدنه اجتماع، رجالي را مي طلبد كه جهت استمرار فتنه، پشتوانه فكري این حركت باشند.
با بررسي سخن و سيره بصيرت آفرين حضرت زهرا علیها السلام در مي يابيم كه حضرت سه مرحله را جهت نابودي فتنه و رسوايي سران آن اجرا می کنند.

الف. تذكرات روشنگرانه

كم تر انساني را مي توان يافت كه در غبار فتنه، بتواند موقعيت خود را تشخيص دهد و راه خود را بيابد. تنها انسانهايي مي توانند در درون غبار فتنه راه خويش را بيابند كه از نور الهي بهره مند باشند و پيش از ورود به فتنه خود را به چراغ بصيرت الهي تجهيز كرده باشند. حضرت زهرا علیها السلام كه پرده هاي ظواهر دنيايي از پيش چشمانش كنار رفته و به سبب كشف الغطاء، ملكوت هر چيزي را مي بيند با تذكرات روشنگرانه و بيانات بصيرت آفرين خود، عده اي را كه به خاطر تبليغات سوء دشمنان و عدم آگاهي، قدم در وادي فتنه گذاشته و از خط ولايت و امامت فاصله گرفته اند، با بيانات خود به بصيرت و آگاهي دعوت مي كند.

تذكرات روشنگرانه حضرت را در قالبهاي زير مورد اشاره قرار مي دهيم.

1
.بيان فضايل اميرالمؤمنين علیه السلام

حضرت فاطمه علیها السلام در برابر يكي از افراد نادان مدينه كه خفاش صفت در برابر آفتاب وجود امام زبان به سرزنش گشوده بود فرمود: مي داني امام كيست؟
«وَهُوَ الْاِمَامُ الرَّبَانِي وَالْهَيْكَلُ النُّورَانِي، قُطْبُ الْاَقْطَابِ وَسُلَالَةُ الْاَطْيَابِ النَّاطِقُ بِالصَّوَابِ، نُقطَةُ دَائِرَةِ الْاِمَامَةِ وَاَبُو بَنیهِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ الَّذَينَ هُمَا رَيْحَانَتَي رَسُولِ اللهِ وَسَيِّدَي شَبَابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ؛ (3)علي علیه السلام امامي رباني و الهي، و هيكلي نوراني و مركز توجه تمام عارفان و خداپرستان و فرزندي از خاندان پاكان، نقطۀ دایرۀ امامت و محور اصلی امامت، و پدر حسن و حسين، دو دسته گل پيامبر صلی الله علیه وآله و دو بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت است»

همچنين فرمود: پس از بعثت رسول خدا صلی الله علیه وآله هرگاه مشركان، آتش جنگ برافروختند، خدا خاموش كرد، يا هرگاه شاخ شيطان سر برآورد، يا اژدهايي از مشركين دهان باز كرد، رسول خدا صلی الله علیه وآله برادرش علي بن ابي طالب علیه السلام را در كام اژدها و شعله هاي فتنه ها افكند، و علي علیه السلام هم باز نمي گشت؛ مگر آنكه سركشان را پايمال شجاعت خود مي گردانيد، و آتش آنها را با آب شمشيرش خاموش مي كرد، علي علیه السلام! فرسوده از تلاش فراوان در راه خدا، كوششگر خستگي ناپذير در امر خدا، نزديك و خويشاوند رسول خدا صلی الله علیه وآله، سيد و بزرگي از اولياي خدا، همواره دامن به كمر زده، نصيحت كننده، و تلاش كننده در راه خدا است، كه در راه خدا از سرزنش كنندگان پروايي نداشت. در آن روزهايي كه شما مردم در رفاه و آسايش بوديد. (4)

و فرمود: «أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ يُقِيمَانِ أَوَدَهُمْ وَ يُنْقِذَانِهِمْ مِنَ الْعَذَابِ الدَّائِمِ إِنْ أَطَاعُوهُمَا وَ يُبِيحَانِهِمُ النَّعِيمَ الدَّائِمَ إِنْ وَافَقُوهُمَا؛ (5)محمد و علي علیهما السلام دو پدر این امت مي باشند، كجيها را راست و انحرافات را اصلاح مي نمايند، اگر مردم ايشان را اطاعت كنند، اين دو آنها را از عذاب جاويدان نجات مي دهند، و اگر مردم با ايشان موافق و همراه باشند، اين دو، نعمتهاي پايدار خداوندي ارزاني شان مي دارند»
سپس فرمود: «أَنَّ السَّعِيدَ كُلَّ السَّعِيدِ حَقَّ السَّعِيدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِه ؛(6)همانا سعادتمند [به معناي]كامل و حقيقي كسي است كه امام علي علیه السلام را در دوران زندگي و پس از مرگش دوست داشته باشد»

2.بيان فضايل قرآن و عترت
حضرت زهرا علیها السلام فرمود: «وَ نَحنُ وَسِيلَتُهُ فِي خَلقِهِ وَ نَحنُ خَاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدسِهِ وَ نَحنُ حُجَّتُهُ فِي غَيبِهِ وَ نَحنُ وَرَثَةُ أَنبِيَائِهِ ؛ (7)ما اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسيله ارتباط خدا با مخلوقاتيم و ما برگزيدگان خدا و جايگاه پاكيهاييم و ما دليلهاي روشن خدا و وارث پيامبران الهي هستيم»
همچنين فرمود: شما اي بندگان خدا! كه پرچمداران امر و نهي خداييد، و حاملان دين و وحي مي باشيد، امانت داران حق، و رسانندگان آن به خلق هستيد، بدانيد كه امام به حق، خود در ميان شماست، و اطاعت او پيماني است كه از پيش با شما گرفته اند، و پس از پيامبر صلی الله علیه وآله جانشيني است كه براي شما باقي مانده و كتاب ناطق خدا با ما اهل بيت است. قرآن راستگو، نور فروزان و شعاع درخشان، كه بيان و استدلالهاي آن روشن، و اسرار و باطن آن آشكار است، ظاهر آن جلوه گر، و پيروان آن زبانزد جهانيان. پيروي قرآن انسان را به بهشت مي كشاند، سخن شنوي از آن به نجات مي انجامد. به وسيله قرآن به حجتهاي نوراني خدا، و واجبات تفسير شده، و محرمات نهي شده، و استدلالهاي جلوه گر، و براهين كامل هدايتگر، و فضايل پسنديده، و مستحبات بخشوده، و قوانين و آيين واجب شده پروردگار مي توان راه يافت»(8)
شنيدم كه پيامبر گرامي اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: «علي بهترين كسي است كه او را جانشين خود در ميان شما قرار مي دهم. علي علیه السلام امام و خليفه بعد از من است و دو فرزندم، حسن و حسين علیهما السلام و نُه نفر از فرزندان حسين علیه السلام پيشوايان و اماماني پاك و نيك اند. اگر از آنها اطاعت كنيد، شما را هدايت خواهند نمود، و اگر مخالفت ورزيد، تا روز قيامت بلاي تفرقه و اختلاف در ميان شما حاكم خواهد شد»(9)

3.يادآوري احاديث غدير، منزلت و...

حضرت زهرا علیها السلام هر جا كه لازم بود با يادآوري احاديث غدير، منزلت و...، مغزهاي خفته و انسانهاي فريب خورده را هدايت و بيدار مي فرمود، و بارها فرياد برآورد كه:
ـ «وَا عَجَبَاهُ! اَنَسِيتُمْ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍ؟ (10)شگفتا! آيا روز غدير خم را فراموش كرده ايد؟
ـ «اَنَسِيتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وآله يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍ: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَقَوْلَهُ صلی الله علیه وآله: اَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَي؛ (11)آيا فراموش كرديد سخنان رسول خدا صلی الله علیه وآله را در روز غدير خم كه فرمود: هر کس من مولا و رهبر او هستم، علي علیه السلام مولاي او است. و [آيا فراموش كرديد كه به علي علیه السلام] فرمود: يا علي! موقعيت تو نسبت به من همانند هارون به موساي پيغمبر است؟

4.ترسيم سيماي عصر جاهليت

حضرت فرمودند: «شما در عصر جاهليت بر كناره پرتگاهي از آتش بوديد؛ چون جرعه اي آب، خوراك هر كس بوده، لقمه هر طمع كننده و آتش زنه اي بوديد، كه فوراً خاموش مي شديد. لگدكوب هر رونده اي بوديد و نوشيدني شما، آب گنديده، و خوردني شما، پوست جانور و مردار بود. خوار و ذليل بوديد، و رانده شده، و مي ترسيديد كه مهاجران اطرافتان شما را بربايند، تا آنكه خداي بزرگ با دستان محمد صلی الله علیه وآله نجاتتان بخشيد، پس از حوادث فراواني كه پديد آمد، و رنجها و بلاهاي زيادي كه از دست شجاعان شما، گرگهاي عرب، و از سركشان اهل كتاب، كشيد»(12)

5.پاسخ به شبهات

يكي از مهم ترين تلاشهاي حضرت زهرا علیها السلام در جريان فتنه، خنثي سازي توطئه هاي فكري دشمن و مقابله با سموم زهرآلود شبهات بود كه اگر با پاسخي دندان شكن همراه نبود، پيكر نيمه جان تشيّع و بلكه كل اسلام را تشييع كرده و آن را در زير خروارها خاك دفن مي كردند.

الف. چرا امام علي علیه السلام سكوت كرد و حق خود را نگرفت؟

«محمود بن لبيد» مي گويد: پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه وآله، فاطمه علیها السلام را در كنار قبر حضرت حمزه در احد، در حال عزاداري و گريه مشاهده كردم. فرصت را غنيمت شمرده، سؤال كردم: ... بانوي من! چرا امام علي علیه السلام سكوت كرد و حق خود را نگرفت؟
حضرت زهرا علیها السلام پاسخ دادند: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «مَثَلُ الْاِمَامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ اِذْ تُؤْتَي وَلَا تَأْتِي...؛ (13)مثل امام مانند كعبه است؛ مردم بايد در اطراف آن طواف كنند، نه آنكه كعبه دور مردم طواف نمايد»

ب. اگر علي علیه السلام زودتر شروع مي كرد و براي مردم صحبت مي نمود، مردم منحرف نمي شدند؟
حضرت در جواب بهانه جويان اين گونه فرمود: «فَمَا جَعَلَ اللهُ لِاَحَدٍ بَعْدَ غَدِيرٍ خُمٍّ مِنْ حُجَّةٍ وَلَا عُذْرٍ؛ (14)خداوند پس از غدير خم، براي هيچ كس عذر و بهانه اي باقي نگذاشته است»
ج. چرا شما زودتر از ديگران امامت خود را مطرح نكرديد؟ و اجازه داديد ديگران به صحنه بيايند؟
پس از غصب و پيدايش ماجراهاي تلخ مصيبت بار مدينه، حضرت اميرالمؤمنين علي علیه السلام همراه با همسر گرامي شان براي بيداري مردم، و دفاع از حقوق مسلم خويش، شبانه به منازل مهاجر و انصار رفته، اتمام حجت مي كردند. خيليها عذر بدتر از گناه مي آوردند كه چرا شما زودتر از ديگران امامت خود را مطرح نكرديد؟ و اجازه داديد ديگران به صحنه بيايند؟ حالا ديگر كاري از پيش نمي توان برد. اميرالمؤمنين علیه السلام جواب آنها را داده و فاطمه زهرا علیها السلام در جواب عذرتراشيهاي آنها مي فرمود: «مَا صَنَعَ اَبُو الْحَسَنِ اِلَّا مَا كَانَ يَنْبَغِي لَهُ، وَلَقَدْ صَنَعُوا مَا اللهُ حَسِيبُهُمْ وَطَالِبُهُمْ؛ ابو الحسن علي علیه السلام كاري انجام نداد، به جز آنكه سزاوار بود (مانند، انجام مراسم تدفين رسول خدا صلی الله علیه وآله و جمع آوري قرآن) تا انجام گيرد، و اما امت پيمان شكن كارهاي ناروايي انجام داده اند كه تنها خداوند آنها را محاسبه و رسيدگي خواهد كرد»

6.تحليل وقايع و اتفاقات جريان فتنه

گرچه حيات ريحانه نبوي بعد از غروب غم بار خورشيد فروزان رسالت بسيار كوتاه و اندك بود؛ اما روشنگري و بصيرت آفريني حضرت صديقه طاهره علیها السلام در تحليل وقايع و اتفاقات جريان فتنه، صحيفه ديگري از كتاب بصيرت فاطمي را رقم زد. آنچه در ذيل به آ ن اشاره مي شود، ريشه يابي جريان فتنه در كلام حضرت زهرا علیها السلام است.

1/6
. عدم اطاعت پذيري از ولايت و بی بصيرتي

حضرت فرمود: «قسم به خدا! اگر حق را به اهلش واگذار مي كردند و از عترت رسول خدا صلی الله علیه وآله اطاعت مي نمودند، دو نفر هم [درباره حكم خداوند ] با يكديگر اختلاف نمي كردند و امامت [همان گونه كه رسول خدا صلی الله علیه وآله معرفي فرمود]، از علي علیه السلام تا حضرت قائم علیه السلام فرزند نهم امام حسين علیه السلام، از جانشيني به جانشيني ديگر به ارث مي رسيد؛ اما [افسوس] كسي را مقدم داشتند كه خدا او را كنار زده بود و كسي را كنار زدند كه خدا او را مقدم داشت. ره آورد بعثت را انكار كردند و به بدعتها روي آوردند. آنها هواپرستي و شهوت را برگزيدند و بر اساس رأي و نظر شخصي عمل كردند. هلاكت و نابودي بر آنان باد. آيا نشنيدند كلام خدا را كه فرمود: «پروردگار توخلق مي كند آنچه را كه مي خواهد و اختيار می کند و برای آنان اختیاری نیست»

آري، شنيدند؛ اما همان گونه كه خداوند فرمود: «ديده بصيرت آنها كور و چشم دل آنها بي نور است.» افسوس كه سران سقيفه آرزوها و هوسهاي خود را تحقق بخشيدند و از مرگ و قيامت غافل ماندند. خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهايشان گمراه كند. اي پروردگار! من به تو پناه مي برم از كمي ياران پس از پيروزي و فراواني آنان»(15)

2/6.كينه توزيهاي جنگ بدر و احد

«امّ سلمه» مي گويد: خدمت حضرت زهرا علیها السلام رسيدم و پرسيدم: اي دختر رسول خدا! حالتان چگونه است؟ حضرت فرمودند: «صبح كردم در ميان حزن شديد و اندوه عظيم، در حالي كه پيامبر از دست رفته، و وصي او مظلوم واقع شده است. سوگند به خدا! حشمت و عظمت آن كس دريده و نابود شد كه بر خلاف حكم خدا در قرآن، و سنت و سفارش پيامبر اسلام در تأويل و تفسير قرآن، حق امام او را غصب كردند و به ديگران سپردند. اين گونه برخوردهاي خصمانه، از كينه توزيهاي جنگ بدر و خونخواهي كشتگانشان در جنگ احد است كه در درون قلب نفاق آميز و انديشه فتنه انگيزشان پنهان بوده است و تا كنون جرأت اظهار آن را نداشتند، تا در آن هنگام كه حكومت الهي بازيچه دست قدرت طلبان گرديد و امام به حق منزوي شد، آتش كينه هاي ديرينه شان زبانه كشيد و باران مصيبتها و مشكلات را بر ما فرو ريختند، و رشته هاي ايمان را دريدند و نسبت به وعده هاي الهي در حفظ و پاسداري از رسالت پيامبر صلی الله علیه وآله و دفاع از پرهيزكاران و مؤمنان چه زشت عمل كردند؛ اما افسوس كه در جهت انتقام گرفتن از پدران [مشرك و منافق] خود كه در جنگهاي اسلامي علیه اسلام جنگيدند و كشته شدند، به دنيا روي آوردند، و فريب دنيا را خوردند»(16)

3/6.عدم تدبر در قرآن

حضرت فرمود: چرا بيراهه مي رويد؟ در حالي كه كتاب خدا در ميان شماست، و مطالبش روشن، و احكام آن درخشان، و نشانه هاي هدايت آن آشكار، و نهي و هشدارهاي آن روشن، و اوامرش واضح است؛ اما شما به قرآن پشت كرديد، و از آن روي گردان شديد. آيا به قرآن ميل و رغبت داريد؟ يا داوري جز قرآن مي گيريد؟ (17)
و به اين آيه استشهاد فرمود كه: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها، كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِكُمْ ،مَا أَسَأْتُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ، فَأَخَذَ بِسَمْعِكُمْ وَ أَبْصَارِكُمْ، وَ لَبِئْسَ مَا تَأَوَّلْتُمْ، وَ سَاءَ مَا بِهِ أَشَرْتُمْ؛ آيا در قرآن تدبر و تأمل نمي كنيد؟ يا بر دلهاتان مهر و قفل زده شده است [كه سخن حق را نمي شنويد]؟ نه! بلكه اعمال سوء و كردار بد شما است كه پرده بر دلهاتان كشيده و گوشها و چشمهاي شما را گرفته است! و چه بد تأويل و تفسيري از دين و آيين الهي كرديد»

  ب. افشاگري عالمانه

در همان لحظه هاي آغازين اعلام ولايت اميرالمؤمنين علیه السلام در غدير خم، و تحقق بيعت عمومي براي ولايت، حضرت زهرا علیها السلام از پيمان شكني و دورويي مخالفان غدير آگاهي كامل داشتند و آنگاه كه «حارث بن نعمان» مخالفت كرد و گفت: خدايا! اگر ولايت علي علیه السلام به حق از طرف تو اعلام شده است، سنگي بر من فرود آيد و به زندگي من خاتمه دهد، كه فوراً عذاب الهي رسيد، و سنگي از آسمان فرود آمد و او را كشت، حضرت زهرا علیها السلام به اميرالمؤمنين علیه السلام نگاهي معنادار نموده و فرمودند: «اَتَظُنُّ يَا اَبَا الْحَسَن! اَنَّ هَذَا الرَّجُلَ وَحْدَهُ؟ وَاللهِ مَا هُوَ اِلَّا طَلِيعَةَ قَوْمٍ لَا يَلْبِثُونَ اَنْ يَكْشِفُوا عَنْ وُجُوهِهِمْ اَقْنِعَتَهَا عِنْدَمَا تَلُوحُ لَهُمْ الْفُرْصَة؛ (18)اي ابو الحسن! آيا گمان مي كني [در مخالفت با غدير] اين مرد تنهاست؟ سوگند به خدا! او پيشگام قومي است كه هنوز نقاب چهره شان فرو نيفتاده است، و آنگاه كه فرصت به دست آورند، مخالفت خود را آشكار خواهند ساخت»

در اوج فتنه ها كه مردم در دام فريب سحر ساحران افتاده و چوبها و ريسمانهاي ساحران را چون عصاي موسي علیه السلام مي شمارند، افشاگري عالمانه حضرت زهرا علیها السلام بود كه همچون تيغ، بند بند دامهاي گسترده دشمن را بريده و با افشاي چهره زشت جريان فتنه و تبيين عملكرد گذشته و حال آنها، مردم را از افتادن در دامشان مصون مي داشت. در زير نمونه هايي از بيانات افشاگرانه حضرت علیها السلام را مرور مي كنيم:

1
.افشاي ستم سران فتنه

در يكي از روزهاي غم بار پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه وآله ، دختر طلحه خدمت حضرت فاطمه علیها السلام رسيد، از گريه ها و ناله هاي جان كاه آن حضرت سخت نگران شد و با شگفتي پرسيد: فاطمه جان! چه چيزي شما را اين گونه به گريه و زاري واداشته است؟ حضرت علیها السلام پاسخ فرمود: «اي دختر طلحه! آيا از مصيبت و رويداد تلخي مي پرسي كه در همه جا انتشار يافته است؟ گويا بر پر مرغان نوشته ودر جهان پراكنده شده است. گويا پيكهاي چابك سوار به سرعت آن را به تمام جهانيان ابلاغ كرده اند كه گرد و غبار آن تا آسمان بالا رفته و تاريكي مصيبت آن زمين را فرا گرفته است. [مي داني مصيبتها چگونه شكل گرفت؟]

از پست ترين قبائل عرب، (قبيله تيم) ابوبكر بن ابي قحافه، و از حيله بازترين قبايل عرب، (قبيله عدي) عمر بن الخطاب بر علي علیه السلام ستم روا داشتند، پرچم مسابقه برافراشتند تا بر علي علیه السلام پيشي بگيرند؛ چون موفق نشدند، بغض و كينه علي علیه السلام را در دل گرفتند؛ اما پنهان داشتند. آن گاه كه نور دين به خاموشي گراييد و پيامبر صلی الله علیه وآله رحلت كرد، آن بغضها و كينه ها را به زبان آوردند و بر مركب آرزو سوار گشتند و ستمها روا داشتند، [فدك را] غصب كردند. با شگفتي [به فدك] بنگريد، چه بسيار پادشاهاني كه مالك سرزمين شدند، و هم اكنون اثري از آنها وجود ندارد! فدك هديه الهي بود كه به پيامبرش بخشيد و رسول گرامي اسلام صلی الله علیه وآله آن را براي تأمين زندگي فرزندانم به من سپرد.

واگذاري فدك [به من و فرزندانم] با حكم و علم خداوند بزرگ و شهادت و گواهي جبرئيل امين صورت گرفت، پس اگر [ابا بكر و عمر] آن را با ستم غصب كردند و وسيله زندگي فرزندانم را قطع نمودند، با ياد روز قيامت بر اين مصيبت صبر مي نمايم، و زود است كه خورندگان اموال فدك، عذاب الهي را در دوزخ نظاره گر و در آن غوطه ور باشند»(19)

2.شكوه هاي دردآلود و افشاگرانه

از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود: حضرت فاطمه علیها السلام از امت ساكت و بي تفاوت، و از ابوبكر و عمر، نزد پروردگار خود شكوه ها مطرح مي كرد، و در حالي كه اشكهاي او جاري بود، مي فرمود: «اللَّهُمَّ إِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ ارْتِدَادَ أُمَّتِهِ عَلَيْنَا وَ مَنْعَهُمْ إِيَّانَا حَقَّنَا الَّذِي جَعَلْتَهُ لَنَا فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّكَ الْمُرْسَل ؛ (20)پروردگارا! بسوي تو شكايت مي كنیم، در اندوه از دست دادن پيامبر و فرستاده و برگزيده ات و از ارتداد امت پيامبر صلی الله علیه وآله و اينكه حق ما را از ما بازداشتند، همان حق [ولايت و رهبري] را كه در قرآن كريم، که خود بر پيامبر اسلام صلی الله علیه وآله نازل فرمودي، قرار دادی»

3.سرزنش مردم

حضرت فرمود: «سپس آن قدر درنگ نكرديد كه اين دل رميده آرام گيرد، و مهار كردن آن آسان گردد. پس آتش گيره ها را برافروختيد، و به آتش فتنه ها دامن زديد، تا آن را شعله ور ساخته و به شيطان گمراه كننده پاسخ مثبت داديد، و براي خاموش كردن نور اسلام، آشكار بسیج گشتید، و به از بين بردن سنتهاي پيامبر برگزيده روي آورديد، و حركتهاي منافقانه آغاز كرديد، و براي نابودي اهل بيت او در پشت تپه ها و درختان كمين كرديد، و ما براي مصيبتهايي كه چونان خنجر بران، يا فرو رفتن سنان در شكم است، چاره اي جز صبر نداريم»(21)

پس از آنكه براي ابو بكر بيعت گرفتند، و مردم سكوت و انزوا را برگزيدند، حضرت زهرا علیها السلام فرمود: «مَا رَأَيْتُ كَالْيَوْمِ قَطُّ حَضَرُوا أَسْوَأَ مَحْضَرٍ وَ تَرَكُوا نَبِيَّهُمْ صلی الله علیه وآله جِنَازَةً بَيْنَ أَظْهُرِنَا وَ اسْتَبَدُّوا بِالْأَمْرِ دُونَنَا؛ (22)من هرگز روزي همانند امروز نديدم كه امت اسلامي زشت ترين صحنه ها را پديد آوردند؛ جنازه رسول خدا صلی الله علیه وآله را در برابر ما واگذاشتند و خودسرانه و مستبدانه ديگران را به جاي ما نشاندند»

4.افشاي خيانت پيمان شكنان

پس از خيانت دنياپرستان، و سكوت و بي تفاوتي خودپرستان ترسو، و ايجاد انحراف و سير ارتجاعي در امت اسلامي، حضرت زهرا علیها السلام به افشاي خيانت خيانتكاران پرداخته و وجدانهاي خفته آنان را با شلاق ملامت بيدار كرد، و خطاب به آنها فرمود: «وَيلَكُم مَا اَسرَعَ مَا خَنَتُّم اللهَ وَ رَسُولَهُ فِينَا اَهلَ البَيتِ! وَ قَد اَوصَاكُم رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وآله بِاتِّبَاعِنَا وَ مَوَدَّتِنَا وَالتَّمَسُّكِ بِنَا؛ (23)واي بر شما! چه زود به خدا و پيامبرش درباره ما اهل بيت خيانت كرديد! در صورتي كه رسول گرامي اسلام صلی الله علیه وآله به شما سفارش نمود تا از ما پيروي كنيد، ما را دوست داشته باشيد و دست از ما نكشيد»

آن گاه فرمود: «يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا اللَّهَ وَ ابْنَةَ نَبِيِّكُمْ ، وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ، فَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِبَيْعَتِكُمْ؛ (24)اي جماعت مهاجرين و انصار! خدا و دختر پیامبرتان را ياري كنيد. و به تحقیق شما با رسول خدا بيعت كرديد كه از پيامبر و فرزندانش دفاع كنيد، همان گونه كه از خود و فرزندان خودتان دفاع مي كنيد، پس بر بيعت خود با رسول خدا صلی الله علیه وآله استوار بمانيد»

5.نكوهش بي تفاوتهاي ديروز و تشنگان قدرت امروز

حضرت فرمود: «درحالي كه شما در خوشي زندگي مي كرديد، در امنيت و رفاه منتظر فرصت بوديد تا مگر روزگار بر ضد ما دگرگون شود، به زنگ اخبار بوديد، به هنگام كارزار فرار مي كرديد و عقب نشيني داشتيد. و آن گاه كه خدا براي پيامبرش خانه پيامبران، و آرامگاه اوليا را برگزيد، خار و خاشاك نفاق در شما ظاهر شد، و جامه دين كهنه گرديد، گمراهان ساكت به سخن درآمدند و آدمهاي پست و بي ارزش با قدر و منزلت شدند و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد، و وارد خانه هاي شما شد. و شيطان سر خويش از مخفيگاه بدر آورد، شما را فراخواند، كه پاسخگوي دعوت باطل او هستيد، و براي فريب خوردن آمادگي داريد، خواست كه بر ضد حق برخيزيد، شما را آماده اين كار يافت، و شما را گرم و آماده نمود، وديد كه غضبناك شديد، پس بر غير شتر خود داغ و نشان زديد، و بر آبي كه حق شما نبود فرود آمديد، در حالي كه هنوز از عهد و قرار شما (بيعت در غدير خم، دو ماه قبل) چيزي نگذشته بود، و شكاف زخم عميق بود، و دهانه زخم هنوز به هم نيامده، بهبود نيافته بود، و پيامبر صلی الله علیه وآله هنوز دفن نشده بود كه هر چه خواستيد كرديد، و بهانه آورديد كه از فتنه مي ترسيم. «أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ» (25) فَهَيْهَاتَ مِنْكُمْ وَكَيْفَ بِكُمْ؟؛»هشدار، كه آنان خود به فتنه افتاده اند، وبي ترديد جهنم بر كافران احاطه دارد.» پس از شما دور است و چگونه شده اید. (26)

 
ج. برخورد قاطعانه

گاهي سيل فتنه آن چنان نظام اسلامي را تهديد مي كند كه راهي جز برخورد قاطع با سران فتنه باقي نمي گذارد. در اين موقعيت ديگر نه جاي نصيحت و اندرز است، و نه جاي ملامت و سرزنش، فقط برخورد قاطعانه است كه مي تواند همچون سدي مستحكم سيل ويرانگر آنها را مهار نموده و نقشه آنها را نقش بر آب نمايد. در زير نمونه هايي را از سيره حضرت زهرا علیها السلام مرور مي كنيم:

1
.عذرتراشي ممنوع

ابوبكر و عمر، پس از تقويت حكومت خويش و سركوبي مخالفان، براي جلب افكار عمومي به فكر دلجويي از حضرت زهرا علیها السلام و ظاهراً جبران اشتباهات گذشته افتادند، و با تلاش فراوان همراه با امام علي علیه السلام به خدمت آن يگانه دخت پيامبر رسيدند، سلام كردند و عذرخواهي نمودند كه: گذشته ها گذشت و اشتباهاتي تحقق يافت، به هر حال شما دختر پيامبر رحمت هستيد، بايد گذشته ها را ناديده انگاريد و ما را عفو فرماييد. حضرت زهرا علیها السلام براي آنكه واقعيتها را تمام انسانها در طول تاريخ بشناسند، و به آنها نيز بفهماند كه هر گذشته اي را نمي توان ناديده انگاشت و در برابر انحراف ملت و سير ارتجاعي حكومت نمي شود بي تفاوت ماند، آنها را به سخنان رسول گرامي اسلام صلی الله علیه وآله توجه داد و فرمود: «نَشَدْتُكُمَا بِاللَّهِ أَ لَمْ تَسْمَعَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله يَقُولُ رِضَا فَاطِمَةَ مِنْ رِضَايَ وَ سَخَطُ فَاطِمَةَ مِنْ سَخَطِي وَ مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِي فَقَدْ أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَرْضَى فَاطِمَةَ فَقَدْ أَرْضَانِي وَ مَنْ أَسْخَطَ فَاطِمَةَ فَقَدْ أَسْخَطَنِي قَالَا نَعَمْ سَمِعْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله قَالَتْ فَإِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ أَنَّكُمَا أَسْخَطْتُمَانِي وَ مَا أَرْضَيْتُمَانِي وَ لَئِنْ لَقِيتُ النَّبِيَّ صلی الله علیه وآله لَأَشْكُوَنَّكُمَا إِلَيْهِ؛ شما را به خدا سوگند! آيا نشنيده ايد كه رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: خشنودي فاطمه موجب خشنودي من است و خشم و غضب فاطمه خشم و غضب من. هر كس فاطمه را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر كس فاطمه را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته است و هر کس فاطمه را به خشم آورد مرا به خشم آورده است؟ ابوبكر و عمر پاسخ دادند: آري اين كلمات را از پيامبر شنيده ايم. حضرت زهرا علیها السلام [پس از اعتراف آن دو نفر] فرمود: خدا و ملائكه را به شهادت مي طلبم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد [و آزرديد] و موجبات خشنودي مرا فراهم نكرديد. اگر با پدرم رسول خدا صلی الله علیه وآله ملاقات كنم، شكايت شما را نزد پدرم خواهم برد»


و آن گاه كه مهاجرين و انصار در عذرخواهي پافشاري كردند، فرمود: «إِلَيْكُمْ عَنِّي فَلَا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذِيرِكُمْ وَ لَا أَمْرَ بَعْدَ تَقْصِيرِكُم هَلْ تَرَكَ أَبِي يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ لِأَحَدٍ عُذْراً؛ دور شويد و مرا به حال خود واگذاريد. پس از كوتاهي و سهل انگاري شما، جايي براي عذرخواهي نمانده است. آيا پدرم پيامبر صلی الله علیه وآله پس از حادثه غدير خم جايي براي عذرتراشي [و بي تفاوتي] باقي گذاشته است؟ (27)

2.اعتصاب در سخن گفتن با ابوبكر و عمر

پس از ماجراي زشت تهاجم به خانه امام علي علیه السلام، و جسارتهاي فراوان درون مسجد، و غصب فدك، و بی اثر ماندن گواهي شاهدان، و مباحث استدلالي حضرت زهرا علیها السلام و تداوم سياستهاي كودتايي سران سقيفه، در مبارزه منفي با آنان، خطاب به ابوبكر فرمود: «وَ اللَّهِ لَا كَلَّمْتُكَ أَبَداً وَ اللَّهِ لَأَدْعُوَنَّ اللَّهَ عَلَيْكَ فِى كُلِّ صَلَوةٍ؛ (28)سوگند به خدا! از اين پس هرگز با تو سخن نخواهم گفت. سوگند به خدا! شكايت تو را در هر نماز به خداوند خواهم نمود

و در جايي ديگر خطاب به آن دو فرمود: «وَالله لَا أُكَلِّمُكُمَا مِنْ رَأْسِي كَلِمَةً وَاحِدَةً حَتَّى أَلْقَى أَبِي وَ أَشْكُوَكُمَا إِلَيْهِ وَ أَشْكُوَ صُنْعَكُمَا وَ فِعَالَكُمَا وَ مَا ارْتَكَبْتُمَا مِنِّي ؛ (29)سوگند به خدا! بعد از اين با شما دو نفر حتي يك كلمه نيز سخن نمي گويم، تا با پدرم ملاقات کنم و شكايت شما دو نفر را به او ببرم، و [توضيح خواهم داد كه] شما چه ساختید و چه کردید و درباره من مرتکب شدید»

3.دفاع در برابر هجوم گستاخانه به منزل اميرالمؤمنين علیه السلام

پس از ماجراي سقيفه، و سرپيچي عده اي از بيعت با ابوبكر، براي آنكه به خيال خودشان مركز تجمع مخالفان را مورد تهديد قرار دهند، به خانه امام يورش آوردند، عمر و قنفذ، و طرفداران آنها تهديد كردند كه اگر امام علي علیه السلام براي بيعت به مسجد بيرون نيايد، خانه را آتش مي زنيم!!

حضرت زهرا علیها السلام در دفاع از امام، در برابر مهاجمان فرمود: «أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ مَا ذَا تَقُولُونَ وَ أَيَّ شَيْ ءٍ تُرِيدُونَ؟ يَا عُمَرُ! اَمَا تَتَّقِي الله؟ تَدْخُلُ عَلَي بَيْتِي؟ أَ بِحِزْبِ الشَّيْطَانِ تُخَوِّفُنِي يَا عُمَرُ وَ كَانَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ضَعِيفاً. وَيْحَكَ يَا عُمَرُ مَا هَذِهِ الْجُرْأَةُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ تُرِيدُ أَنْ تَقْطَعَ نَسْلَهُ مِنَ الدُّنْيَا وَ تُفْنِيَهُ وَ تُطْفِئَ نُورَ اللَّهِ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ؛ (30)شما اي گمراهان و دروغگويان! چه مي گوييد و چه مي خواهيد؟ اي عمر! آيا از خدا پروا نداري؟ مي خواهي وارد خانه من شوي؟ آيا با حزب شيطان مرا مي ترساني! در حالي كه حزب شيطان ناتوان است؟ واي بر تو! اين چه جرأت و جسارتي است كه بر خدا و پيامبر صلی الله علیه وآله او داري؟ آيا مي خواهي دودمان پيامبر را نابود و نور خدا را خاموش كني؟ آگاه باش كه خداوند نور خود را فروزان و جاودانه نگه مي دارد»

همچنین فرمود: «سوگند به خدا! چون كراهت دارم كه بي گناهان دچار بلا و گرفتاري شوند، دست از نفرين بر مي دارم. اگر چنين نبود، مي دانستي كه سوگند و نفرين من به سرعت تحقق مي يافت و عذاب خدا فرو مي باريد»

پس از كوبيده شدن بين در و ديوار و شهادت حضرت محسن علیه السلام فرمود: اي پدر! اي رسول خدا! بنگر كه با دختر مورد علاقه تو چگونه رفتار مي شود؟ آه! اي فضه بيا و مرا دریاب! سوگند به خدا! فرزندي كه در شكم داشتم كشته شد»

4.دفاع از امام علیه السلام در مسجد

آن گاه كه امام را مظلومانه و با ستم به مسجد بردند، حضرت زهرا علیه السلام وارد مسجد شد و فرمود: «خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّي فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِي وَ لَأَضَعَنَّ قَمِيصَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله عَلَى رَأْسِي وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَمَا نَاقَةُ صَالِحٍ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنِّي وَ لَا الْفَصِيلُ بِأَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ وُلْدِي ؛ (31)رها كنيد پسر عموي مرا! قسم به آن خدايي كه محمد صلی الله علیه وآله را به حق برانگيخت! اگر از علي دست برنداريد، گيسوان خود را پريشان كرده، و پيراهن رسول خدا صلی الله علیه وآله را بر سر افكنده و در برابر خدا فرياد خواهم زد، يقين بدانيد كه ناقه صالح در نزد خدا از من گرامي تر و بچه آن ناقه نيز از فرزندان من قدر و قيمتش زيادتر نبود»

5.وصيتي مظلومانه؛ اما رسواكننده

حضرت زهرا علیها السلام در راستاي برخورد قاطعانه خود عليه كودتاگران سقيفه، به اميرالمؤمنين علیه السلام چنين وصيت فرمودند: «اِنِّي اُوصِيكَ اَن لَا يَلِي غُسلِي وَ كَفَني سِوَاكَ وَ اِذَا اَنَا مِتُّ فَادفِنِّي لَيلاً وَ لَا تُؤذِنَنَّ بِي اَحدَاً وَ لَا تُؤذِنَنَّ بِي اَبَابَكر وَ عُمَر وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسُولِ الله صلی الله علیه وآله اَن لَا يُصَلِّي عَلَيَّ اَبُوبَكر وَ لَا عُمَر؛ (32)همانا من تو را وصيت مي كنم كه غسل و كفن كردن مرا كسي غير از تو انجام ندهد و بعد از وفاتم، مرا شب دفن كن و هيچ كس را خبر نكن و ابوبكر و عمر را مطلع نساز و تو را سوگند مي دهم به حق محمد رسول خدا صلی الله علیه وآله كه ابوبكر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند»

همچنين فرمود: «أُوصِيكَ أَنْ لَا يَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِي مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ ظَلَمُونِي وَ أَخَذُوا حَقِّي فَإِنَّهُمْ عَدُوِّي وَ عَدُوُّ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَ لَا تَتْرُكْ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّي فِي اللَّيْلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُيُونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَار؛ (33)وصيت مي كنم كه هيچ كس از آنان كه به من ظلم كرده و حق مرا غصب نموده اند، نبايد در تشييع جنازه من شركت كنند؛ زيرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا صلی الله علیه وآله مي باشند و اجازه نده كه فردي از آنها و پيروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن كن، آن هنگام كه چشمها آرام گرفته و ديده ها به خواب فرو رفته باشند»

از فاطمه اكتفا به نامش نكنيد
نشناخته توصيف مقامش نكنيد
هر كس در او محبت زهرا نيست
علامه اگر هست سلامش نكنيد

 

 

پی نوشت ها:

1)عنكبوت / 69.
2)الکافی، کلینی، انتشارات اسلامیه، تهران، 1362ش، ج1، ص54.
3)نهج الحياة، محمد دشتی، انتشارات نشر مشرقین، قم، چاپ اول، ص‏44، ح 20.
4)نهج الحياة، ص‏46، ح 21.
5)همان، ص‏36، ح 15.
6)همان، ص‏49، ح 26.
7)همان، ص‏35، ح 13.
8)«وَمَعَنَا كِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ ، وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ، وَ النُّورُ السَّاطِعُ، وَ الضِّيَاءُ اللَّامِعُ، بَيِّنَةٌ بَصَائِرُهُ، مُنْكَشِفَةٌ سَرَائِرُهُ، مُتَجَلِّيَةٌ ظَوَاهِرُهُ، مُغْتَبِطَةٌ بِهِ أَشْيَاعُهُ، قَائِدٌ إِلَى الرِّضْوَانِ اتِّبَاعُهُ، مُؤَدٍّ إِلَى النَّجَاةِ إِسْمَاعُهُ، بِهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ، وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ، وَ مَحَارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ، وَ بَيِّنَاتُهُ الْجَالِيَةُ، وَ بَرَاهِينُهُ الْكَافِيَةُ، وَ فَضَائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ، وَ شَرَائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ.»
9)«عَلِيٌّ خَيْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِيكُمْ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ بَعْدِي وَ سِبْطَايَ وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ لَئِنِ اتَّبَعْتُمُوهُمْ وَجَدْتُمُوهُمْ هَادِينَ مَهْدِيِّينَ وَ لَئِنْ خَالَفْتُمُوهُمْ لَيَكُونُ الِاخْتِلَافُ فِيكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.»
10)الانصاف فی النصّ علی الأئمۀ، سید هاشم بحرانی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1378ش، چاپ دوم، ص411.
11)نهج الحياة، ص‏41، ح 17.
12)وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلَانِ، وَ مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتَاتُونَ الْوَرَقَ، أَذِلَّةً خَاسِئِينَ، تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِكُمْ، فَأَنْقَذَكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي، وَ بَعْدَ أَنْ مُنِيَ بِبُهَمِ الرِّجَالِ، وَ ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ، وَ مَرَدَةِ أَهْلِ الْكِتَاب‏.
13)بحار الانوار، ج 36، ص‏353.
14)نهج الحياة، ص‏52، ح 18.
15)«أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلَى أَهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَا اخْتَلَفَ فِي اللَّهِ اثْنَانِ وَ لَوَرِثَهَا سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ وَ خَلَفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتَّى يَقُومَ قَائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ وَ لَكِنْ قَدَّمُوا مَنْ أَخَّرَهُ اللَّهُ وَ أَخَّرُوا مَنْ قَدَّمَهُ اللَّهُ حَتَّى إِذَا أَلْحَدُوا الْمَبْعُوثَ وَ أَوْدَعُوهُ الْجَدَثَ الْمَجْدُوثَ اخْتَارُوا بِشَهْوَتِهِمْ وَ عَمِلُوا بِآرَائِهِمْ تَبّاً لَهُمْ أَ وَ لَمْ يَسْمَعُوا اللَّهَ يَقُولُ «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ» [الآية‌ 68، من السورة 28: القصص] بَلْ سَمِعُوا وَ لَكِنَّهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ «فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ»هَيْهَاتَ بَسَطُوا فِي الدُّنْيَا آمَالَهُمْ وَ نَسُوا آجَالَهُمْ فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنَ الْحَوْرِ بَعْدَ الْكَوْرِ»: غاية المرام، ص‏96 و 97، ح 39.
16)نهج الحياة، ص‏214، ح 17؛ بحار الانوار، ج43، ص‏157.
17)نهج الحياة، ص‏140، ح 61.
18)نهج الحياة، ص‏271، ح 160، به نقل از سيره حلبي، ج 3، ص‏308 و 309.
19)نهج الحياة، ص‏294، ح 173.
20)همان، ص‏213، ح 116.
21)نهج الحياة، ص‏111، ح 57.
22)بحار الانوار، ج 28، ص‏233، ح 171.
23)نهج الحياة، ح 172.
24)بحار الانوار، ج 29، ص‏189، ح 11، و نهج الحياة، ح 174.
25)توبه / 49.
26)نهج الحياة، ص‏109، ح 57.
27)همان، ح 19.
28)نهج الحياة، ص‏296، ح 175.
29)بحار الانوار، ج 43، ص‏203، باب 7.
30)نهج الحياة، ح 64.
31)همان، ح 70.
32)همان، ح 203.
33)همان، ح 206.

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره140-نوشته علیرضا زنگویی