فراگیر شدن استفاده نادرست و بدون کنترل از نسل دوم شبکه های اجتماعی از جمله« وایبر»، «واتس آپ»، «تانگو»، «لاین» و ....در میان یکایک افراد جامعه که تشکل دهنده خانواده های ایرانی هستند علاوه بر اینکه خطراتی را متوجه جامعه کرده است، آسیب های فراوانی که به بنیان و نهاد خانواده های ایرانی وارد کرده است.
بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان مربوطه بر این امر اذعان دارند که برخی از کاربران شبکه های اجتماعی تعمدی یا غیرتعمدی به دلایل مختلف از جمله نداشتن سواد رسانه ای آسیب ها و لطمات زیادی را به جامعه وارد کرده اند که از جمله این آسیب ها می توان به رواج شایعات بی اساس در این فضا اشاره کرد که با تشویش اذهان عمومی همراه می شود.

اما در این میان ریشه خانواده های ایرانی در حال نزدیک شدن به لبه تیز این شبکه های اجتماعی است به طوری که می توان گفت نهاد خانواده زیر تیغ این شبکه ها قرار گرفته است و اگر دولتمردان و متولیان امر به این مسئله بی توجه باشند تلفات زیادی متوجه خانواده و به طور کلی جامعه ایرانی خواهد شد.
به منظور آگاهی بیشتر با فرصت ها و تهدیدهای استفاده از شبکه های اجتماعی این بار گفت وگویی را با صالح اسکندری، رئیس مرکز مطالعات سازمان بسیج رسانه و معاون مرکز مطالعات معاونت فرهنگی سپاه انجام دادیم.
آیا فقط ایرانی ها به استفاده گسترده از شبکه های اجتماعی نسل دوم روی آورده اند؟
فقط ایرانی ها نیستند که به نرم افزارهای پیام رسان که نسل دوم شبکه های اجتماعی را تشکیل می دهد روی آورده اند. پیش بینی ها نشان می دهد که تا سال 2015 چیزی بالغ بر یک میلیارد نفر در دنیا عضو این نرم افزارهای پیام رسانه شبکه های اجتماعی نسل دو اعم از لاین، واتس آپ، وایبر، تلگرام، تانگو و .... می شوند.
آیا هیچ گونه تفاوتی میان میزان استفاده ایرانی ها از این شبکه های اجتماعی نیست؟
ترافیک حضور ایرانی ها در این شبکه های اجتماعی در مقایسه با سایر کاربران در خارج از کشور فوق العاده بالا است به طوری که می توان گفت ایرانی ها در وایبر و واتس آپ حضور بیشتری دارند.
آیا اینکه هم اکنون استفاده از این شبکه های اجتماعی در کشور آزاد است به صلاح خواهد بود؟
متاسفانه در موضوع آزاد سازی یا عدم ممنوع سازی این دست شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان مسئله پیوست فرهنگی از جانب دولت لحاظ نشده است . این امر مشکلاتی را به وجود آورده است و بر همین اساس عمده کاربرانی که از این شبکه ها استفاده می کنند از سواد رسانه ای لازم برخوردار نیستند.
آیا متناسب با ارتقای پهنای باند ما توانسته ایم سواد رسانه ای کاربرانی که از شبکه های اجتماعی نسل اول و دوم استفاده می کنند ، بالا ببریم؟
پهنای باند اینترنت کشور از یک و دو گیگ شروع شد و امروز به 140 گیگ رسیده است این در حالی است که پهنای باند اینترنت کشور در سال گذشته برابر 70 گیگ بود. امروزه در اغلب جوامع مسئله راهبری و هدایت کاربران و ایجاد تمایل برای کاربران به منظور استفاده از شبکه های بومی و اجتماعی داخلی زیاد شده است. امروز بسیاری از کشورهای جهان از جمله ، فرانسه،آلمان و حتی روسیه کشورهایی هستندکه توانسته اند نرم افزارهای پیام رسان را متناسب با اقتضاعات فرهنگی خودشان طراحی کنند.
آیا همانطور که دولت بر افزایش پهنای باند اصرار دارد متناسب با این امر سعی شده است به تولید محتوای مناسب نیز دست یابیم یا سواد رسانه ای کاربران افزایش یافته است؟
متاسفانه ما در برنامه ریزی ها خود اغلب از تحولات عقب می مانیم به عنوان نمونه زمانی برای مقابله با ویدئو ، مرکز رسانه های تصویری را راه اندازی کردیم و زمانی که این مرکز می خواست فعالیت موثری را آغاز کند عملا ویدئو از رده خارج شد و جای آن را لوح های فشرده و ... گرفت. یا زمانی که در خصوص دیش های ماهواره ها متمرکز شدیم دیدیم بستر ارسال اطلاعات تغییر کرده است به طوری بستر ارسال اطلاعات به جای سیگنال هایی که توسط دیش ها باید دریافت می شد از طریق اینترنت به مخاطبان می رسید.
چه میزان ضرورت دارد پیش از ورود این تکنولوژی ها و فناوری ها برنامه ریزی های لازم در این باره صورت گیرد؟
باید در سیاست گذاری فرهنگی خود علاوه بر اینکه همگام و همزمان با تحولات فناورانه پیش می رویم و در این میان اقدام به اتخاذ تصمیمات فرهنگی می کنیم در جاهایی و برخی از موارد پیش دستی و پیش خوانی در خصوص این تحولات داشته باشیم .

آنچه که مشاهده می شود در خصوص فضای مجازی این است که مسئولان و متولیان امر توجه لازم به این امر ندارند . شاید بخشی از این امر ناشی از تشکیل جلسات معدود در شورای عالی فضای مجازی باشد البته این جلسات که به ریاست رئیس جمهور است در بازه های زمانی بسیار طولانی تشکیل می شود.بنابراین تصمیمات ما کیفی نیست که بتواند تاثیرگذار باشد.
نصب آسان این فناوری ها در تلفن های همراه چه میزان بر بروز مخاطرات تاثیرگذار بوده است؟
رسانه ها در حال ترکیب شدن با یکدیگر هستند هم اکنون تمامی رسانه ها از جمله تلویزیون، تلفن، رایانه، تبلت، روزنامه، کتاب و ... همه در دستگاه کوچکی به عنوان تلفن همراه جمع می شوند که این تلفن همراه در اختیار کاربران ما است.
کودکان ما امروز خیلی زودتر از بزرگسالان نحوه استفاده از تلفن های همراه و سیستم های جدید اندروید و ... را یاد می گیرند. انتقال تجربه در رسانه های نوین پله کانی نیست و فرزندان و کودکان دو ساله درک کافی از این ابزارهای نوین ارتباطی دارند.
در خلال این اتفاقاتی که در حال رخ دادن است دیده می شود با یک سری از تعارض ها و پارادوکس ها در استفاده کاربران از اینترنت روبرو هستیم و اگر برای این تعارض ها نتوانیم چاره اندیشی کنیم دچار مشکل خواهیم شد.

با چنین تفاسیری تکلیف چیست؟
ما ناگزیریم یک انقلاب فرهنگی را در فضای مجازی ایجاد کنیم. اینکه میزان آپلود ایرانی ها در فضای مجازی برابر 4 صدم درصد است واقعا یک ضعف است. یعنی تولید محتوایی که ایرانی ها در اینترنت دارند معادل 4صدم درصد است و این امر نشان می دهد که ما نقش بسیار اندکی را در تولید محتوا داریم.
چه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی موبایلی منجر به رواج شایعات در جامعه شده است؟
شبکه های اجتماعی در خلق پدیدارهای نوین اجتماعی و شایعه پراکنی ها به شدت موثر هستند از جمله می توان به شایعاتی که در خصوص اسید پاشی اصفهان ایجاد شده اشاره کرد. البته فراتر از این، شبکه های اجتماعی می توانند یک بحران هویت برای افراد ایجاد کنند. این بحران هویت به شکلی است که فرد در تابعت کشور خودش دچار تشکیک شود.
بر همین اساس علاوه بر اینکه سواد رسانه ای مردم را باید ارتقا دهیم به نظر بنده امروز باید در کنار سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی یک ارتش چهارمی در زمینه فضای مجازی تشکیل شود که بتواند تولید محتوا، تولید نرم افزارهای پیام رسان بومی اقدام کند.
از متولیان عرصه ارتباطات و دولتمردان در چنین شرایطی چه انتظاری می رود؟
مسئله اینترنت ملی و پاک و اینکه ما بتوانیم بستر فعالیت های مجازی را در قالب اینترنت ملی جستجو کنیم یک ضرورت جدی است .انتظار امروز ما از متولیان عرصه ارتباطات و دولتمردان این است که به جای اینترنت فروشی زمینه را به شکلی فراهم کنند که بستر ایجاد اینترنت ملی فراهم شود ضمن آنکه محتوای لازم و همچنین قوانین، مقررات و ضوابط لازم در این میان پیش بینی شود.
ناگزیریم این مسئله را بپذیریم که کاربران ما باید با هویت های مشخص وارد این شبکه ها شوند. به طوری که مسئله تعیین هویت کاربران برای ورود به فضای مجازی یک موضوع جدی است و باید این مسئله را با اصرار پیگیری کنیم.
امروز دشمن ما در موضوع فیلترینگ روش های جدیدی را باب می کند و پروژه های جدیدی از جمله مسیر یاب پیازی را پیگیری می کند تا افراد با هویت های نامشخص در فضای مجازی جولان دهند و به شایعات، دروغ ها و اکاذیب دامن بزنند و این امر امنیت روانی جامعه را دچار اخلال می کند.
چرا کاربران ایرانی به این سمت رفته ا ند که قبح بسیاری از مسائل را در این فضا از بین می برند و مرز حریم های خصوصی را زیر پا می گذارند؟
البته عموم مردم و کاربران در استفاده از شبکه های اجتماعی به بیراهه نرفته اند اما این امر درست است که در شبکه های اجتماعی شاهد ترویج سکولاریسم، ایجاد تضاد با فرهنگ ایرانی – اسلامی، فعالیت های غیر مجاز در حوزه های فرهنگی ، نشر و بازنشر شبهات در حوزه های دینی ، ایجاد فضای انزوای فردی و .... هستیم.

این مسائل نشان می دهند که یک شبکه منسجمی از جبهه معارض انقلاب فرهنگی بر این مسائل دامن می زند. از آنجایی که ما به عنوان متولیان این عرصه نتوانسته ایم سواد رسانه ای مردم را ارتقا دهیم و مردم و کاربران را به ویژگی های خاص این شبکه های اجتماعی به لحاظ امنیتی و اجتماعی و ... آشنا کنیم طبیعی است که زمانی که کاربران در معرض آماج حملات دشمنان قرار می گیرند ممکن است تلفاتی هم بدهند.
آنچه که امروز ما از متولیان فرهنگی کشور انتظار داریم این است که اجازه ندهند مردم در معرض این تلفات قرار گیرند. اقتضای حقوق شهروندی ایرانیان است که متولیان عرصه ارتباطات و سیاست گذاران فرهنگی هرچه زودتر برای حوزه نابه سامان و افسار گسیخته شبکه های اجتماعی چاره اندیشی کنند.
ما هر روز در این شبکه ها شاهد طرح یک سری شبهات دینی هستیم. باز نشر شبهاتی که مربوط به مباحث ضد ارزشی و ضد انقلابی منجر می شود و امنیت اخلاقی خانواده ها را دچار مشکل می کند.
چه میزان بروز چنین شرایطی فرهنگ ایرانی اسلامی ما را زیر سوال برده است؟
در این شرایط فرهنگ ایرانی ،زبان فارسی، هویت ایرانی - اسلامی و انقلابی جامعه در معرض آسیب است و این در حالی است که کاربران شبکه های اجتماعی با این خطرات آشنا نیستند.
شورای عالی فضای مجازی در این میان چه مسئولیتی دارد؟
شورای عالی فضای مجازی جزء متولیان اصلی بوده و رئیس این شورا رئیس جمهور است. بدون همکاری دولت امکان برنامه ریزی در این شورا مهیا نیست. بازوی اجرایی این شورا وزارت ارتباطات و متولیان دولت است و در شرایط عدم همکاری این بخش شاهد روی آوری دولت به اینترنت فروشی و مجوز فروشی خواهیم بود.
آیا در راستای توسعه فضای مجازی و استفاده از شبکه های اجتماعی در کشور هدف گذاری شده است؟
امروز شاهد توسعه فضای مجازی به شکل نافرمان و غیر هدفمند هستیم .مسئله انقلاب فرهنگی در فضای مجازی یک موضوع جدی است و کاربران، مردم و متولیان فرهنگی باید در این زمینه اقدامات لازم را شروع کنند و تاخیر هر روز ما به معنی عقب نشینی دربرابر دشمنان است که با تلفات فراوان و سنگینی همراه خواهد شد.
عدم هدفمندی چه تبعات سویی را متوجه خانواده های ایرانی کرده است؟
آثار اجتماعی استفاده از این شبکه های اجتماعی می تواند برای خانواده های ایرانی داشته باشد زیاد است. 90 درصد سبک زندگی فیس بوک سبک زندگی امریکایی و غربی است .طبیعی است این افراد حتی اگر انقلابی و متدین هم باشند در مارپیچ سکوت به مرور تغییر می کنند و عوض می شوند و همین امر سبب شده است امروز آقایان در خانواده ها یک رمزی را برای گوشی همراه خود درنظر بگیرند و از چشم همسرشان پنهان کنند و خانم های یک رمز دیگر و همین امر خودش باعث بی اعتمادی میان خانواده ها شده است.

استفاده نا صحیح از شبکه های اجتماعی چه میزان موجب افزایش آمار طلاق شده است؟
آمارهایی که از قوه قضاییه منتشر می شود افزایش طلاق هایی است که بر اثر همین ارتباطات تلفنی و مجازی میان زنان شوهر دار و مردان زن دار یا پسرها و دخترها است،که می تواند مولد بسیاری از مشکلات باشد بر همین اساس ما امروز نیازمند یک نهضت هستیم تا قدری خانواده ها از این ارتباطات مجازی دور شوند.
آمار طلاق نسبت پنج به یک در کشور یا نسبت سه به یک درتهران است. امروز از هر سه کارناوال عروسی در تهران ظرف یکی دوسال بعد یک مورد از این عروسی ها منجر به طلاق می شود بدون شک بخشی از این امر ناشی از ارتباطات مجازی و ارتباطاتی است که در بستر و فضای نامشروع شکل می گیرد.
چه قشری بیشترین آسیب را در این میان می بینند؟
از آنجایی که جنس جامعه زنان و دختران ما جنس لطیفی است و به تعبیر رسول اکرم(ص) «زن مانند گل است قهرمان نیست» بر همین اساس زنان و دختران بیش از مردان و پسران در این شبکه های اجتماعی آسیب می بینند .متاسفانه انتظار شبکه های مجازی از زنان این است که آنان حکم قهرمان را داشته باشند و در این محیط ها سلامت روانی ذهنی و اجتماعی زنان تضمین نمی شود.