رویکرد هالیوود به آخرالزمان بر پایه قرائت یهودی است.

شناسه نوشته : 10630

1393/03/22

تعداد بازدید : 1458

رویکرد هالیوود به آخرالزمان بر پایه قرائت یهودی است.
در آثار هالیوود عامدانه رویکرد توراتى ‏نسبت به آخرالزمان به‏ کار می رود؛ اگر چه شباهت هایى هم بین آخرالزمان تورات و انجیل هست ولى به هر حال انگار قرار بوده است قرائت یهودى در نگره دینى هالیوود رعایت شود.
محمد قهرمانی، تهیه کننده سینما و مدیرعامل اسبق موسسه شهید آوینی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)با اشاره به نگاه هالیوود به موضوع آخرالزمان گفت: توجه هالیوود به موضوعات آخرالزمانی پیرو سیاست های جنگ نرم آنها پیش آمده است، چون آنچه را که آنها به اسم فیلم های آخرالزمانی ارائه می دهند تنها کارهایی است که در آن سیاست سیاستمدارانش بیان می شود. در کلام دیگر باید گفت، رویکرد هالیوود به بحث آخرالزمان مانند دیگر رویکردهایش ناظر به تفکر، برنامه ریزى و اندیشه قبلى است. هالیوود صرفاً از این جهت که آخرالزمان سوژه ناب، بدیع، جذاب و تماشاگرپسندى است سراغ آخرالزمان نرفته است، هرچند جذابیت در همه مؤلفه‏ هاى تصویرى هالیوود به عنوان یک اصل رعایت می شود ولى اقبال هالیوود به آخرالزمان صرف جذاب بودن این سوژه نیست و مقاصد کاملاً جدى و نهفته‏ اى پیرامون این رویکرد وجود دارد.
وی افزود: اصولاً آخرالزمان و پایان دنیا و باور این پدیده، مبنى بر یک کهنه ‏الگوى مشترک بشرى است که در ضمیر ناخودآگاه ابناى بشر نهادینه شده است. چگونه می توانیم بپذیریم که این دنیا همین طور پیش برود و به پایان نرسد و اصولاً ضمیر ناخودگاه ما این را نمی پذیرد که دنیا بدون پایان باشد. به همین دلیل براى این پایان دوست داریم که تصویر ارائه کنیم. در همین راستا قرائت هاى مختلفى را در حوزه هنر، ادبیات و کتب دینى نسبت به آخرالزمان براى ما ترسیم کرده‏ اند و در اساطیر ملل متعدد هم نقاط مشترکى که می توانیم بیابیم چند نمونه بیشتر نیست. یکى از این چند نمونه، آغاز آفرینش و پایان عمر دنیاست. قصه ‏اى که تقریباً در اکثر قریب به اتفاق اساطیر ملل یافت می شود و همین نشان می دهد که ما ناگزیریم به آخرالزمان به عنوان یک سوژه مستتر در ضمیر ناخودآگاه جمعى بشر بپردازیم.
مدیرعامل اسبق موسسه شهید آوینی ادامه داد: نکته دیگر این که موضوع آخرالزمان این پتانسیل را داشت که دستمایه اتاق فکر هالیوود قرار گیرد و در جهت ترویج غیرمستقیم مفاهیمى که به گونه‏ اى صهیونیسم بین ‏الملل پیگیر آن بود به کار رود؛ در ضمن از همان آغاز، یهودیان به دلیل نفوذى که در هالیوود داشتند توانستند بسیارى از آموزه‏ هاى توراتى را به فیلم هاى هالیوودى تسرّى دهند. اصولاً نگاه آخرالزمانى در هالیوود انواعى دارد که در نگره دینى عمدتاً صهیونیستی است.
وی در پاسخ به این سوال که نگاه به آخرالزمان در سینمای هالیوود مبتنی بر چه آموزه هایی است، گفت: در کتاب مقدس مسیحیان هم پیشگویی هاى آخرالزمانى دیده می شود. آنها هم پیشگویی هاى مفصلى دارند؛ مثلاً در فراز آخر انجیل، (فصل مکاشفات یوحنّا) پیشگویی هاى آخرالزمانى را می بینیم که به زبان نماد و استعاره بیان شده ‏اند ولى در آثار هالیوود عامدانه رویکرد توراتى ‏نسبت به آخرالزمان به‏ کار می رود. اگر چه شباهت هایى هم بین آخرالزمان تورات و انجیل هست ولى به هر حال انگار قرار بوده است قرائت یهودى در نگره دینى هالیوود رعایت شود. همچنین نگاه به شیطان، نگاه به فرشته ‏ها، نگاه به بهشت و دوزخ در سینماى هالیوود باز به گونه‏ اى توراتى است. حاصل آن که اصولاً وقتى هالیوود به سمت قرائت و روایت دینى می رود عمدتاً از تورات تأثیر می پذیرد.
 
هالیوود سینمایی سیاسی است
وی هدف غرب را از پرداختن به آخرالزمان چنین توصیف کرد: هالیوود از آن روزى که ایجاد شد سیاسى بود و باید می بود، چون این پتانسیل چیزى نبود که آنها بتوانند آن را ندیده گیرند. با این توضیح، اهدافى که نظام استکبارى غرب دنبال می کند در سینماى آنها نیز منعکس می شود؛ یعنى در آن نظام دیوان سالارى که ما می شناسیم و نظامى که همه چیز حتى دین را در خدمت مطامع و منافع کلى آن نظام تعریف و تفسیر می کند، طبیعتاً سینما هم خالى از این معنى و خارج از این قاعده نخواهد بود، لذا موظف است همان اهداف را دنبال کند، همچنین فرهنگ غرب در ذات خود کاملاً مهاجم و سلطه‏ گر است و سینما هم در همین راستا تعریف می شود.
قهرمانی درباره این که هالیوود چه تصویری از آینده ارائه می دهد، تصریح کرد: اصولاً انواع آخرالزمان را ما در فیلم هاى هالیوودى شاهد هستیم. آخرالزمان تکنولوژیک، آخرالزمان طبیعى، آخرالزمان متافیزیک، آخرالزمان دینى، آخرالزمان اسطوره‏ اى و... اما در تمام این پرداخت ناجی و قهرمان یک غربی است و جایی که در آن تمامی مردم پناه می گیرند غرب است، چون نشان می دهند که تمام دنیا نابوده شده، اما این غرب است که به عنوان پناهگاه انسان ها ایستادگی می کند.
وی در پایان درباره جایگاه این مفهوم در سینمای ایران گفت: درباره این موضوع حرف آن چنانی نمی توان زد، چون به واقع کاری در این خصوص تولید نشده است، البته معدود آثاری در قالب بحث انتظار به موضوع مهدویت پرداخته اند که کارهایی حسی هستند، اما به هیچ وجه در سینمای ما سیاست منسجمی برای حمایت و ساخت این دست فیلم ها وجود ندارد. این نقصان در شرایطی است که فرهنگ و تفکر شیعی غنی ترین نگاه و اندیشه در این حوزه است که برای تمام آموزه هایش الگوهای دقیق عینی دارد.